به نام او
چرا مرغ از خیابان می گذرد ؟
ارسطو میگه : طبیعت مرغ این است که از خیابان رد شود
ریاضی دان: اول بگویید مرغ را چگونه تعریف می کنید
داروین : طبیعت با گذشت زمان ، مرغ را برای این توانمندی رد شدن از خیابان انتخاب کرده است
همینگوی : برای مردن در زیر باران
انیشتین : رابطه مرغ و خیابان نسبی است
صادق هدایت : از دست آدم ها به آن سوی خیابان فرار کرده غافل از آن که آن طرف خیابان هم مانند همان طرف است بلکه بدتر
روانشناس : آیا هر کدام از ما درون خود یک مرغ نداریم ، که می خواهد از خیابان رد شود
حافظ : عیب مرغان نکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
فردوسی : بپرسید بسیارش از رنج راه ز کار و زپیکار مرغ و سپاه
سهراب : مرغ را در قدم های خود بفهمیم و از درخت کنار خیابان شادمانه سیب بچینیم
ناصر الدین شاه : حالتی به ما دست دادو ما فرمودیم : از خیابان رد شود و آن پدر سوخته هم رد شد
پدر خوانده : جای دوری نمی تواند برود
کودک : که به آن طرف خیابان برسد ....
پاسخ این سوال به این سادگی بود ....
و ای کاش بدانیم کی کودکانه فکر کنیم وکی ...
یا ساقی کوثر